اخباریادداشت

اندر حکایت یک توهم!

به شخصه به علت ارتباطات زیادی که در نتیجه فعالیت هایم در دانشگاه با دانشجویان مهندسی پزشکی سراسر کشور داشتم متوجه تفاوت قابل توجه نگاه‌ها نسبت به دانشجویان مهندسی پزشکی امیرکبیر و دیگر دانشگاه‌ها شده ام. برای مثال جمله‌ای که بیشتر بازگو می شد بحث آزمایشگاه‌های مجهز!!! دانشکده ما بود. حتما فکر می‌کنید ما هر روز صبح همدیگر را در آزمایشگاه تجهیزات پزشکی ملاقات می‌کنیم و در حالی که مشغول کار با تجهیزات به روز دنیا هستیم، فرصت احوال پرسی با یکدیگر را هم نداریم.

بگذارید کمی راحت تر بحث را ادامه دهیم…

حتی در قطب مهندسی پزشکی ایران هم یک جای مخوف با پنجره گوشه شکسته و در همیشه بسته، به نام «آزمایشگاه تجهیزات پزشکی» نام‌گذاری شده که به راحتی از همان شیشه شکسته می‌توان به عمق فاجعه پی برد!

تجهیزات قدیمی ای که به وضوح می‌توان گفت آنجا پرتاب شده‌اند نه اینکه قرار داده شده باشند. اما جای شکرش باقی است که می‌توانی در رویاهایت تصور کنی وقتی روزی روزگاری وارد آنجا شوی حتما پایت به یونیت دندانپزشکی که مماس با درب ورودی است برخورد خواهد کرد! این در حالی است که من این اطلاعات را طی کنجکاوی‌های خود به‌دست آورده ام و جالب تر اینکه عده زیادی از دانشجویان همین دانشکده شاید حتی ندانند که چنین جایی در محل تحصیلشان وجود دارد. این توصیف کوتاهی از معروف‌ترین آزمایشگاه دانشکده ما بود.

تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل…!

به هر حال دلم نیامد که عده زیادی از شما این واقعیت را ندانید و مدام از خود سوال کنید که چرا مهندس‌های پزشکی اینقدر فرار را بر قرار ترجیح می‌دهند؟؟

مهندس فائزه هاشمی

انتهای پیام/

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا